عاشق همیشه عاشه فارغ

فارغ همیشه فارغ از عاشق

 

دلیل سوختن وساختن همینه عاشق میسوزه و فارغ می سازه

 

روزی عاشق از خیانت  فارغ خبردار شد ولی دلیل پرسید فارغ عذرخواهی کرد عاشق بخشید

 

دوباره این اتفاق افتاد

 

سه باره

 

چهارباره

 

پنج باره

 

شش باره

 

هفت باره

 

.....باره

 

فارغ با این کارهایش شیشه صبر عاشق را لب ریز کرد و در نهایت فارغ دید هیچکی مانند عاشق عاشقش نیست و با تمام وجود به عاشق پناه آورد ولی دگر عاشق دل شکسته و فارغ شده بود.

 

اکنون فارغ عاشق شده و عاشق فارغ

 

فارغ با بدی هایش عاشق را فارغ کرد و عاشق با خوبی هایش فارغ را عاشق

 

به همین راحتی فارغ دل شکن، دلشکسته شد .

 

آری زمین به شکل احمقانه ای گرد است.